مفاهمه همان طور که از اسمش پیداست فرآیندی طرفینی است، بنابراین باید گوینده ای باشد و پذیرنده ای؛ و باز همان طور که از اسمش پیداست باید فهم اتفاق بیافتد نه چیز دیگر، اما به هر دلیل گاهی مفاهمه نمی شود، یا حرف گوینده پذیرفتنی نیست یا شنونده توان هضم ندارد. به هرحال گوینده و شنونده در مقامی نیستند که همدیگر را قضاوت کنند و اصلا قضاوت کردن فایده ای ندارد، زیرا هرکدام نظر خود را می پسندد. در محیط های علمی گریزی از گاه گاهی عدم تفاهم نیست؛ بهترین حالتی که می شود تصور کرد فراهم آوردن محیطی است که در آن مفاهمه به حداکثر ظرفیت خود برسد؛ محیطی برای درست و کامل شنیده شدن سخن طرفین، محیطی انصاف مدار، فضایی که در آن طرفین به دنبال تحمل و شنیدن نظر مقابل باشند حتی اگر به غایت مخالف باشد؛ چنین محیطی برای هر طالب علمی بهترین است. این فرصت چیزی نیست جز همان کرسی های آزاداندیشی که جالی خالی آن در حوزه به شدت احساس می شود. کرسی های آزاد اندیشی فضای عرض اندام واقعی نظریات است، وقتی چنین فضایی فراهم نباشد باید منتظر قضاوت های ناآگانه طرفین نسبت به همدیگر بود، در فضای غبارآلود اتهام ها مشخص نمی شود کدام نظریه سرآمد است؛ چنین چیزی متناقض با هدف تشکیل مجموعه علمی است و خسارتی بزرگ...