موافقت یا مخالفت با مدرنیته دعوایی است قدیمی! اما امروزه تقریبا همه پذیرفته اند که مدرنیته بد و خوب دارد و می توان با پالایش از آن بهره برد. حتی اگر کسی با تمام مدرنیته مخالف باشد می داند که برچیدن مدرنیته از جامعه کاری است تقریبا محال.

یک موافق یا مخالف درست و حسابی حتما دلایل محکمی برای نگاهش دارد، اما عجیبند افرادی که در متون و محتوای چند قرن قبل گیر افتاده‌اند، ولی برای این که برچسب عقب ماندگی نخورند، گه‌گداری در بین درس و بحث، مثال امروزی به کار می برند. مثلا اگر در متن کتاب "اسب" مثال آورده شده باشد، فقط به جای کلمه "اسب" کلمه "پراید" را می نشانند.(البته اگر بشود به پراید به روز گفت.) یا وقتی صحبت از زمان شناس بودن می شود، مفتخرانه به استفاده‌شان از لپ تاپ و تلگرام و ... اشاره می کنند.

ساده انگاری خوش بینانه‌ترین توصیفی است که می توانم از نگاه این افراد داشته باشم. این افراد اصلا توجه ندارند که علوم حوزوی از سنخ علوم انسانی است و به روز بودن در علوم انسانی به معنای استفاده از ابزار روز در مطالعات و تحقیقات نیست. بلکه روش ها و محتوا باید به گونه ای تغییر کند که بتواند با کارآمدی و ثمربخشی خود دنیا را شگفت زده کند و عرصه های علمی و مدیریتی را تسخیر کند.

برای رسیدن به چنین مطلوبی باید چینش ها و محتوای علوم بازنگری شود و با توجه به هدف و وظیفه‌ی دین در دنیای امروز تنظیم شود. در چنین فضایی پرداختن بی دغدغه به متونی که برای جامعه‌ی چند قرن قبل تنظیم شده اند قطعا قابل قبول نیست و در صورت کاستی در اجتهاد کارآمد و به روز، قطعا معذور نخواهیم بود.