مصاحبه امام موسی صدر با شبکه الیقظه کویت را می خواندم. در قسمتی از مصاحبه می گوید: پابرجایی وطن و وحدت امت و سلامت اجتماع اموریاند که تنها با عدل فراهم میشوند، چیزی که امروزه ایجاد فرصت مساوی برای همه شهروندان خوانده میشود. در غیر این صورت جامعه نابود میشود. تجربه جنگ جهانی دوم که 37 کشور در آن شرکت کردند، پیش روی ما است. این دولت ها جندپاره شدند، سقوط کردند و نظامهای آنها دگرگون شد؛ زیرا اختلاف شدید طبقاتی در آنها وجود داشت، یا اینکه میتوان گفت علت آن مسأله نبود عدالت در این جوامع بود. خوب است که در اینجا این آیه را ذکر کنم: « وانفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکه» این آیه به روشنی بر خطر پنهان در پس ترک انفاق اشاره می کند.
امام صدر به آیهای استدلال میکند که برای همهی درس خواندههای حوزه آشنا است آیهای که بارها در بحث برائت یا احتیاط در شبهات آن را شنیدهاند.
اساسا این آیه ربطی به آن بحث خاص اصول ندارد و دنبال بیان مطلب دیگری است، قسمتی از آیه را بریده اند و مدتها درباره آن بحث کردهاند و میکنند! معمولا هم نتایجی که میگیرند، غلط، ناقص و ناکارآمد است. از این نوع نگاه های غلط به گزاره های دینی در اصول فقه موجود کم نیست. مقایسه کنید بین آن شکل بحثها و سبک نگاه امام موسی صدر! امام موسی صدر به آیه درست و کامل نگاه میکند و از آن یک قانون جامعه شناسی بیرون میکشد و نتیجه آن میشود تحول عظیم زندگی شیعیان جنوب لبنان.(که توصیه میکنم حتما تاریخ تحولات آن دوره را بخوانید.)
اساسا علت تورم شدید اصول عملیه و پیدا شدن شعبههای عجیب و به دور از واقعیت زندگی در اصول همین نداشتن نگاه درست و جامع به گزارههای دینی است. نگاهی که موجب میشود گزاره های اثباتی دین به دایرهای بسیار کوچک منحصر شود و باقی مانده مسائل زندگی را با اصول عملیهای حل کنیم که برای سیاره زمین نیست.